تاریخ انتشار: ۱۰:۴۲ - ۲۱ آذر ۱۴۰۳
در رویداد ۲۴ بخوانید:

از سقوط اسد عبرت بگیریم | هم‌میهن: سیاست درماندگان به پایان رسیده | عباس عبدی: شکست را توجیه نکنید، درس بگیرید

با سقوط بشار اسد در سوریه سیاست‌های منطقه‌ای ایران در یک دهه گذشته زیر ذره‌بین رفته و رویکرد رسانه‌های اصلاح‌طلب و اصولگرا در این خصوص کاملا متفاوت است. اصولگرایان صرفا دفاع کرده اصرار دارند که هیچ اشتباهی در بین نیست. اصلاح‌طلبان، اما تاکید می‌کنند که باید واقع بین بود و از شکست‌ها درس گرفت.

از سقوط اسد عبرت بگیریم | هم‌میهن: سیاست درماندگان به پایان رسیده | عباس عبدی: شکست را توجیه نکنید، درس بگیرید

رویداد۲۴| با وجود بیش از یک دهه همکاری و روابط نزدیک ایران و سوریه و به رغم تحلیل‌هایی که رسانه‌های رسمی و نزدیک به نهاد‌ها در ایران ارائه می‌دادند، دولت اسد سقوط کرد؛ آن هم خیلی سریع و ساده! 
درباره اوضاع سوریه، عوامل سقوط بشار اسد، آینده این کشور و معادلات منطقه حرف بسیار است، اما یکی از وجوه تحلیل در روز‌های اخیر بررسی سیاست‌های ایران در قبال سوریه بوده است. بسیاری بر این باورند که وضعیت فعلی مصداق شکست و هدر دادن پول و جان نیرو‌های ایرانی است. طیف اصولگرا، اما به هیچ وجه زیربار این تحلیل نرفته و آنهایی که چنین می‌گویند را برانداز، غرب‌گرا، مواجب بگیر، پادو رسانه‌های معاند و ... می‌خوانند. در رسانه‌های جریان اصلاح‌طلب، اما صدای نقد بلند است.

پایان سیاست درماندگان

مثلا روزنامه هم‌میهن در سرمقاله امروز خود به نقد دیدگاه گروهی که بر مواضع گذشته اصرار دارند، پرداخته و نوشته: «ارگان تندرو‌ها می‌نویسد: «سقوط اسد نتیجه سیاست «با دشمنان مدارا» بود.» یا آن مقام دیگر که ربطی به حوزه خارجی ندارد، می‌نویسد که: «تاثیر برخی موضع‌گیری‌ها، در ضربات به جبهه مقاومت در ماه‌های اخیر غیرقابل‌انکار است. سلاح کنار می‌گذاریم اگر اسرائیل سلاح کنار گذارد!»
یک جناح یا رویکرد یا فرد چقدر باید درمانده باشد که برای تحولاتی به این مهمی دنبال بهانه‌هایی بگردد که مرغ پخته هم از آن خنده‌اش بگیرد. به اذعان خودشان فریب باور به تضمین شفاهی دیگران را خورده‌اند و بشار اسد هم بدون ذره‌ای مقاومت همه چیز را گذاشت و با خانواده رفت مسکو و در منطقه نیز جلاد تل‌آویو دست به اسلحه است برای نابودی مردم و... حالا می‌گویند «با دشمنان مدارا» عامل شکست بوده.»
این روزنامه اصلاح‌طلب نوشته: «شما که کوچکترین تحلیل واقع‌گرا از وضع منطقه نداشتید و ندارید و نظریه‌پردازان ارشد شما تا لحظه آخر هم معتقد بودند که اسد ماندنی است، حالا چطور یکباره علت شکست را یافته‌اید؟
خُب؛ می‌خواستید هفته قبلش بنویسید که اسد به این علت که در ایران گفته‌اند «با دشمنان مدارا» سقوط خواهد کرد. نه اینکه تا لحظه فرار اسد همچنان او را مستحکم و پایدار بدانید، ولی بعد که ساقط شد چنین تحلیلی را در نهایت درماندگی فکری، تحلیلی، سیاسی و بدتر از همه درماندگی اخلاقی ارائه کنید. جالب است که از سخنان فرمانده محترم سپاه در مجلس و درباره سقوط اسد و اثر آن بر قدرت ایران نقل کرده که: «ما تضعیف نشده‌ایم و قدرت ایران کاهش نیافته است.» خُب همین جمله نشان می‌دهد که حضور اسد در قدرت ایران اثری نداشته که عدم‌حضورش موجب اثر منفی شده باشد؛ بنابراین معلوم نیست این افراد در رسانه‌های خود دنبال اثبات درستی چه چیزی از گذشته هستند که بخواهند مسئولیت خراب شدن آن را بر دوش دیگران بیندازند؟»
«هم میهن» درپایان بر ضرورت درس آموزی از گذشته تاکید کرده و نوشته: «سیاست درماندگان به پایان رسیده است. سیاست محل تامین خیر عمومی است و نه محلی برای تسویه‌حساب و اغراض شخصی. شما به اندازه بشار اسد هم شجاعت ندارید که درماندگی خود را با صدای بلند اعلام کرد. او از این نظر درمانده نوعِ اول است. شما هنوز در پی توجیهی برای تحلیل‌ها و نگرش‌های به‌غایت اشتباه گذشته خود هستید.
هیچ معیاری برای سنجش و راستی‌آزمایی ادعا‌های خودتان را قبول ندارید. کسانی که هنوز درصدد درس‌آموزی از این شکست آشکار و فاحش نیستند و به‌جای آنکه قدری به خود و به ذهنیت درمانده خود بپردازند هر لحظه دنبال فرافکنی مسئولیت‌های خطیر خویش هستند، مصداق این شعر رودکی هستند که: «هرکه نامخت از گذشت روزگار/نیز ناموزد ز هیچ آموزگار...».»

توجیه شکست از شکست بدتر است

عباس عبدی نیز در یادداشتی که روزنامه اعتماد منتشر کرده به اهداف، کارایی به معنی تناسب هزینه‌ها و دستاوردها، نظر افکار عمومی و پایداری نتایج به عنوان معیار‌های ارزیابی شکست یا عدم شکست سیاست‌های ایران در سوریه پرداخته است.
عبدی با اشاره به اینکه درباره دو معیار نخست نمی‌توانیم قضاوت کنیم، چون اطلاعات کافی نداریم، درباره نظر افکار عمومی درباره سیاست‌های ایران در سوریه نوشته: «ظاهرا درباره سوریه چنین است از ابتدا هم حمایت فراگیری از ماجرا نبود.»
او درباره پایداری نتایج نیز نوشته: «ایران در ابتدا به اهداف خود در سوریه رسید ولی واقعیت نشان داد که این نتایج پایدار نبود؛ لذا آن اندازه آنجا ماند تا حکومت اسد پایان یافت. روشن است که پایداری اهمیت دارد. وزنه را بالای سر بردن اگر نتوان آن را برای لحظات متعارفی حفظ و مهار کرد، پذیرفته نیست.»
عبدی با اشاره به اینکه «به همه اینها باید سازگاری نتایج با تحولات روز و نیز شفافیت و پاسخگویی آنها را هم درنظر گرفت» نوشت: «نکته مهم این است که شکست جزیی از تصمیمات ما در زندگی است، ولی به طور جدی باید میان تصمیمات فردی و جمعی تمایز گذاشت. افراد به صفت فردی می‌توانند هر هدفی را با هر درجه ریسکی انتخاب و دنبال کنند. تا حدی که خیر و شر آن متوجه خودشان می‌شود ولی در مقام جمعی باید به گونه دیگری عمل کرد. باید از تعیین هر هدفی که مرتبط با خیر عمومی نیست پرهیز کرد. باید ریسک سیاست‌ها را به‌شدت کم کرد و محافظه‌کارانه تصمیم گرفت. باید راه‌های برگشت از سیاست را بازگذاشت. این‌گونه تصمیمات را باید حتی‌المقدور به صورت شفاف و از طریق گفتگو و تفاهم اتخاذ کرد.»
وی در پایان تاکید کرد: «مهم‌تر از همه اینها درس‌آموزی از شکست است. انسان گریزی از شکست ندارد، تنها راه غلبه نسبی بر شکست، درس‌آموزی از آن است. اگر قرار باشد که شکست را توجیه کنیم و تمام معیار‌های بالا را وارونه کنیم این یک شکست جدیدی بدتر از شکست اصلی است.»

ضرورت آسیب شناسی

تلاش رسانه‌های اصلاح‌طلب بر آن است که به جای دفاع از رویکرد‌های دوازده، سیزده سال گذشته و نادیده گرفتن اشتباهات احتمالی، از خطا‌ها درس گرفته شود تا احیانا در آینده شاهد موقعیتی مشابه نباشیم و از پول‌ها و خون‌های هدر رفته سخن نگوییم. در همین راستا روزنامه شرق نیز در یادداشتی به قلم احسان هوشمند نوشته بود: «حضور ایران در سوریه افزون بر هزینه انسانی، میلیارد‌ها دلار هزینه در پی داشت. تحولات اخیر سوریه همچنان می‌تواند منافع ملی کشور را به صورت‌های گوناگون تحت تأثیر قرار دهد. آسیب‌شناسی هدف‌گذاری‌ها و سیاست‌های گذشته و فعالیت دستگاه‌های ذی‌ربط و نقادی روش‌ها و رویه‌های منتهی به شرایط امروز یک ضرورت ملی است. پیامد‌های شرایط جدید برای کشور تابعی از بازبینی، بازنگری و آسیب‌شناسی روند‌های پیشین و تعریف سیاست‌ها و اهداف جدید است. پیامد تحولات پیچیده سوریه به کل منطقه سرایت می‌کند و می‌تواند در لبنان، عراق، فلسطین، یمن و حتی قفقاز و شرق ایران اثرات پیش‌بینی‌نشده‌ای در پی داشته باشد. امروز وقت بررسی صورت‌حساب اقتصادی، سیاسی، انسانی، اجتماعی، داخلی، خارجی و منطقه‌ای حمایت‌های دهه گذشته از بشار اسد است. بررسی دقیق این روند می‌تواند به طراحی هدفمند، معقول و مبتنی بر منافع ملی سیاست‌های تازه منجر شود.»

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما